کتاب پدر'>پدر پولدار'>پولدار پدر بی پول اثر رابرت کیوساکی و شارون لیچر، راه درست زندگی کردن را به ما میآموزد. اینکه تصمیم بگیریم به جای کورکورانه پیش رفتن و بر اساس باور عموم، تنها به درس خواندن، دانشگاه رفتن و شغل کارمندی با حقوق ثابت بسنده نکنیم و با یادگیری مسائل مهم مالی و سرمایهگذاری، زندگیمان را دگرگون کنیم. هوش مالی یکی از مهمترین مهارتهایی است که ما را به موفقیت میرساند.
«دیوانگی این است که کار یکسانی را انجام دهید و انتظار نتیجهای متفاوت از آن داشته باشید.» به این جمله معروف از کیوساکی دقت کنید و در هر جایگاهی که هستید به این سوال پاسخ دهید که از نظر شما کار کردن و کار نکردن چیست؟
با توجه به این جمله و با پاسخ دادن به این سوال میتوانید به خوبی به این نتیجه برسید که کاری که هماکنون در حال انجام آن هستید را باید رها کنید و یا مسیر درستی در پیش گرفتهاید.
در این مقاله به معرفی این کتاب ارزشمند پرداختهایم، کتابی که شما را برای قرار گرفتن در مسیر درست راهنمایی میکند.
دنیای اطرف ما تغییر کرده، اما نصایح و سیستم آموزشی همزمان با این تغییرات عوض نشده است. داشتن تحصیلات عالی و کسب نمرات خوب، دیگر تضمینکننده موفقیت و آیندهای درخشان نیست.
رابرت کیوساکی، نویسنده کتاب عقیده دارد که این قواعد و ایدههای قدیمی بسیار خطرناک هستند. زیرا سیستم آموزشی ما دانستههای ثروتمندان را آموزش نمیدهد. یک سری قواعد داریم که پولدارها با آن بازی میکنند و یک سری قواعد هم هستند که 95 درصد دیگر افراد جامعه از آنها تبعیت میکنند. آن 95 درصد این دسته از قوانین را درمدرسه و خانه یاد میگیرند.
این کتاب در لیست 10 کتاب پرفروش دنیا در سال 2001 در روزنامههای وال استریت ژورنال، یواسای تودی و نیویورک تایمز قرار گرفت و موفق به فروش 26 میلیون نسخه تا سال 2016 شد. کتاب نقطه شروع برای تمام کسانی است که میخواهند کنترل مالیشان را در آینده به دست بگیرند و موفق شوند.
نویسنده در این کتاب درباره زندگی افراد پولدار و بیپول صحبت میکند. در فصل اول از کودکی و زندگی در کنار دو پدر خود مینویسد، یکی پدر خودش که فردی تحصیل کرده و باهوش بود، اما فقیر و پدر بهترین دوستش که به او و دوستش درباره به دست آوردن پول و قواعد آن آموزش میداد. او تا کلاس هشتم بیشتر درس نخوانده بود ولی ثروتمند بود.
او در کتاب تجربیات و آموزشهایی که در کنار دو پدرش آموخته را در اختیار ما قرار میدهد. اینکه یکی از پدرانش او را به نوشتن سوابق تحصیلی برای به دست آوردن شغلی خوب سوق میداد و دیگری به او یاد میداد که چگونه طرحهای مالی و بازرگانی را خلق کند تا بتواند برای دیگران شغل ایجاد کند.
کیوساکی در بخشی از کتاب مینویسد: «فرزند دو پدر قوی بودن این امکان را برای من فراهم آورد تا با مقایسه آرای آنها با یکدیگر، تاثیر تفکراتشان را بر زندگیشان بررسی کنم. در این جریان فهمیدم که انسانها زندگیشان را براساس افکارشان تنظیم میکنند.
پدر بیپولم دائما میگفت: من هیچوقت پولدار نمیشوم و این پیشگویی واقعیت یافت. ولی پدر پولدارم معتقد بود که آدم پولداری است، حتی یک بار پس از ورشکستگی که افسردهاش کرده بود، باز ادعا کرد آدم ثروتمندی است و میگفت بین فقیر بودن و ورشکسته بودن یک اختلاف بزرگ است و آن این که ورشکستگی موقتی، ولی فقر دائمی است.»
جملاتی که در ادامه میخوانید را شارون لیچر، در مقدمه کتاب نوشته است. این جملات تا اندازهای داستان زندگی ما را روایت میکنند، زندگی که تنها بر اساس درس خواندن و پیدا کردن یک کار دولتی، انتخاب میکنیم.
«آیا مدارس و دانشگاهها، فرزندان ما را برای زندگی در دنیای واقعی آماده میکنند؟ والدین من عادت داشتند که بگویند، خوب درس بخوان و نمرههای خوبی بگیر، آنوقت کاری با درآمد بالا پیدا میکنی که مزایای خوبی هم داشته باشید. هدف آنها در زندگی این بود که برای من و خواهر بزرگترم امکان دانشگاه رفتن را مهیا کنند تا بدین وسیله ما بزرگترین شانس، برای موفق شدن در زندگی واقعی را به دست آورده باشیم.
نهایتا وقتی که مدرک خودم را در سال 1967 گرفتم و با نمرات بالا جزو شاگرد اولهای کلاسمان از دانشگاه دولتی فلوریدا فارغالتحصیل شدم، والدینم خیالشان راحت شد که به اهدافشان رسیدهاند. بعد از فارغالتحصیلی در یک شرکت بزرگ حسابداری استخدام شدم.
شوهرم مایکل هم در زندگیاش همین مسیر را طی کرده بود و در یک شرکت حقوقی معتبر به کار مشغول بود. گرچه هر دوی ما در کارمان موفق عمل میکردیم، اما آن نتیجهای که انتظار داشتیم، کاملا محقق نشد.
در زمانی که به دنبال آموزش مدیریت مالی برای فرزندانم بودم، از طریق همسرم با رابرت کیوساکی آشنا شدم. سپس با همسر و دخترم تصمیم گرفتیم در آزمایش اولیه او برای محصول آموزشیاش شرکت کنیم. آزمایشی که در آن دو مسیر به چشم میخورد، یکی به درون و یکی به بیرون راه داشت.
رابرت کیوساکی زندگی ما و اغلب همفکرهای ما را به یک چرخه دورانی تشبیه میکند که مدام در حال سخت تلاش کردن برای رسیدن به رفاه بیشتر هستیم. او تنها راه خلاصی از این چرخه را یادگیری مهارت حسابداری و سرمایهگذاری میداند.
به گفته رابرت کیوساکی باید تصمیم بگیریم به جای اینکه به فرزندانمان مسائل اشتباهی که در مدرسه آموزش داده میشود را تکرار کنیم و بگوییم در مسائل مالی محتاطانه پیش بروند، باید یادشان بدهیم که زیرکانه جلو بروند.
کیوساکی اقتصاددان، سرمایهگذار و نویسنده در 8 آوریل سال 1947 در هاوایی متولد شد. او ملیتی ژاپنی-آمریکایی دارد و در خانوادهای تحصیل کرده و مرفه بزرگ شده است. کیوساکی پس از اتمام دوره دبیرستان، برای ادامه تحصیل به نیویورک رفت و با عنوان افسر عرشه در مقطع کارشناسی در سال 1969 فارغالتحصیل شد. او برای مدت کوتاهی در ارتش آمریکا خدمت کرد.
کیوساکی در طول دوره زندگی خود چندین بار در تجارت شکست خورد، اولین بار در شرکت تولید کیف پول مردانه و برای بار دوم در تجارت پوشاک.
تجربه دو شکست اول او را به تغییر زمینه کاری ترغیب کرد. کیوساکی شرکت مشهور ارهارد را خریداری کرد و تصمیم گرفت مفاهیم تجارت، سرمایهگذاری و کارآفرینی را در قالب سمینار به دیگران آموزش دهد. سومین ایده او برای راهاندازی کسب و کار شخصیاش بسیار موفق عمل کرد و شرکت او درآمد قابلتوجهی از فروش سمینارها به دست آورد.
سال 1996 برای کیوساکی سال مهمی بهشمار میآید. او در سال 1996 تنها زمانیکه 47 سال داشت خود را بازنشسته کرد. علاوه بر آن کیوساکی در همان سال کتاب موفق «پدر پولدار و پدر فقیر» را منتشر نمود.
به دنبال موفقیتهای پی درپی کیوساکی در فروش کتاب پدر پولدار پدر بی پول ، تصمیم گرفت یک موسسه بینالمللی تحت عنوان «پدر پولدار» تاسیس کند. این موسسه در هفت کشور شعبه دارد و مباحث تجارت و سرمایهگذاری را به علاقهمندان میآموزد. وی در حال حاضر بیش از 80 میلیون دلار ثروت خالص دارد. بخش عمدهای از ثروت او را املاک و مستغلات تشکیل میدهند.
رابرت کیوساکی حدود 21 کتاب منتشر کرده که در چند تا از آنها با شارون لیچر همکاری داشته است مانند همین کتاب پدر پولدار، پدر بی پول. آثار دیگر وی عبارتند از:
رابرت کیوساکی در فصل پایانی کتاب به ما توصیه میکند که هرگز نباید به دیگران اجازه دهیم تا ما را از انجام کاری که خودشان هرگز آن را انجام ندادهاند، باز دارند.
بلکه باید فردی را پیدا کنیم که کاری که میخواهیم انجام دهیم را قبلا انجام داده باشد. سپس او را به ناهار دعوت کنیم و بخواهیم که نکات و تکنیکهای مهم این تجارت را به ما بگوید. مطمئن باشید که دیگران از تعریف کردن مسیر موفقیتشان، خوشحال خواهند شد.
توصیه مهم دیگر او نیز این است که کتابهای متفاوت بخوانید تا به ایدههای جدید برسید و در کلاسها و سمینارهای مختلفی که به پیشرفتتان کمک میکنند، شرکت کنید.
کتاب در 10 فصل نوشته شده است که عناوین آنها عبارتند از:
جملات ارزشمندی از این کتاب را در این بخش برای شما نوشتهایم تا اندکی با سبک نویسنده آشنا شوید و برای خرید کتاب اقدام کنید.
افراد زیادی وجود دارند که با وجود داشتن سواد مالی، باز هم نمیتوانند اقدام کنند و با سرمایهگذاری درآمد و داراییشان را افزایش دهند.
پنج دلیل عمده این اتفاق عبارتند از:
با شناخت این عوامل میتوانید نحوه تفکر و در نتیجه اقدامتان را تغییر دهید.
به گفته کیوساکی «عمل کردن همیشه بر دست روی دست گذاشتن، برتری دارد.»
پس از همین امروز برای ایجاد تغییرات در زندگی خود اقدام کنید، حتی اگر به اندازه خواندن یک کتاب و یا خواندن زندگینامه افراد موفق باشد.
بدون شک با خواندن کتاب پدر پولدار پدر بی پول، آن را به دیگران نیز توصیه میکنید.
برای کسب ثروت و داشتن یک شغل...برچسب : نویسنده : cbahrampishgir9 بازدید : 188