اهمیت باور برای موفقیت

ساخت وبلاگ

در اتاق کنفرانسی که ناگهان از آدم ها تهی شده بود، من ماندم و او. جوانی ریز اندام که معلوم بود مغزش نسبت به هرگونه تعصب مالی هنوز باکره است. ٢٢-٣ سال سن داشت. دامنه لغات و جمله بندیش این حدس را تقویت می کرد که با کتاب و مطالعه بیگانه نیست. در طول جلسه به چشم هایش دقت کرده بودم. زمانی که پا را روی پدال گاز فشار می دادم و بحث بالا می گرفت، چشم هایش برق می زد. به رگه های روی میز کنفرانس خیره شدم. می خواستم تا زمان بازگشت آدم ها نفسی تازه کنم و اندکی به مغزم استراحت دهم. ناگهان سکوت را شکست با صدایی که اندکی لرز در آن احساس می شد گفت : " استاد شما بر اساس تحلیل تکنیکال خرید می کنید یا فاندامنتال؟" هزار و صد و یازدهمین بار بود که این سوال از من پرسیده می شد. طفل معصوم بدشانس بود. تا دهان باز کنم و جواب دهم، مدیران شرکت برگشتند. دلم برایش سوخت. نگاهش کردم و گفتم "من حتما جواب سوال شما رو می دم"

نیم ساعت بعد جلسه تمام شده بود. تا نگاهش کردم لبخندی از سر ذوق زد. فهمید که یادم است. گفتم بیا بریم بالکن سیگاری دود کنیم. در بالکنی که به کثیف ترین و شلوغ ترین قسمت شهر باز می شد. شروع کردم : " دلم می خواهد در مورد چیزی برایت حرف بزنم که تا کنون به کسی نگفته ام. می خواهم بهترین و دقیق ترین جواب به این سوال را بدهم. هم تکنیکال، هم فاندامنتال نمایی ناقص از احتمالات پیش رو هستند. هیچکدام نمی توانند با قطعیت به تو بگویند بخر یا بفروش. اگر می توانستند، اکنون از اسلام و مسیحیت بیشتر پیرو داشتند. واقعیت این است که محرک بزرگ دیگری باعث خرید و فروش می شود. به زندگی افراد موفق نگاه کن. آنها که کسب و کاری را راه اندازی کرده اند. خیلی های شان تحصیلات آکادمیک معمولی داشتند یا اصلا دانشگاه نرفتند.

استیو جابز در کلاس های هنری کالج شون شرکت می کرد. بیل گیتس دانشگاه را رها کرد. سوروس محو در فلسفه پوپر بود. و هزاران آدم دیگر که هرگز دنبال دانش آکادمیک نرفتند. چه چیزی باعث شد آنها همچون قزل آلای وحشی رودخانه را خلاف جهت حرکت کنند؟ من فکر می کنم جواب این سوال "باور" است. باور، مقاومت ناپذیر است. باور هر سدی را می شکند. مملو از انرژی است. آنقدر عظیم است که حتی خدا هم گفته اگر اندازه ی خردلی ایمان داشته باشید می توانید کوه ها را جابجا کنید. باور به موفقیت اراده ای فولادی در تو ایجاد می کند. عزمی راسخ که با آن می توانی جهان را تغییر دهی. تو فکر می کنی اسکندر به زور شمشیر یا توان مالی نیمی از جهان را فتح کرد؟ یا ایمانی که چشمانش سر ریز شده بود؟ فکر میکنی چنگیز خان مغول به پشتوانه ی اسب هایش جهان را به خاک و خون کشید یا با باورش؟ چرا می گویند قبل از مسابقه باید حریف را در ذهنت شکست دهی؟ فکر می کنی آن روز که جورج سوروس پوند انگلیس را "سِل" می کرد و به بزرگترین نبرد تاریخ بازار های مالی رفته بود، ٥ صفحه تحلیل بنیادی یا تکنیکی کنار دستش داشت؟ نه او ایمانی راسخ به درست بودن آنچه می کرد داشت. کودک آواره ی لهستانی آنقدر ایمان در وجودش داشت که بانک مرکزی انگلستان را در یک هفته به زانو در آورد. دانش چیز خوبیست ولی، موفقیت های بزرگ محصول "باور" هستند.

برای کسب ثروت و داشتن یک شغل...
ما را در سایت برای کسب ثروت و داشتن یک شغل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cbahrampishgir9 بازدید : 161 تاريخ : يکشنبه 11 تير 1396 ساعت: 20:51